احساس می کنم که مرا
از عمق جاده های مه آلود
یک آشنای دور صدا می زند
آهنگ آشنای صدای او
مثل عبور نور
مثل صدای آمدن روز است
این روز ناگریز که می آید!
آن روز های خوب که در راهید!
ای جاده های گمشده در مه!
ای روزهای سخت ادامه!
از پشت لحظه ها به در آیید!
ای روز آفتابی!
ای مثل چشمه های خدا آبی!
ای روز آمدن!
ای مثل روز آمدنت روشن!
این روزها که می گذرد هر روز
در انتظار آمدنت هستم!
اما
با من بگو که آیا من نیز
در روزگار آمدنت هستم
به نام او که عاشق ترین است.
با بهانه هایش چه کنم با سکوتی که هم آغوش بغض های شبانه ام شده است .
دلم گرفته است .پرواز می خواهد تا اوج بی نهایت . تا خود خود خدا .
کاش می توانستم کوله بار غم را ببندم و از آشیانه دلم بیرونش کنم
مدتی است همسایه غم گشته ام و به دنبال فرستی هستم برای رفتن ولی ...
انگار همه چیز دست به دست هم داده تا من بمانم و بسوزم .
تقدیر زیبایی نیست قبول داری.
به نام او که هرچه دارم از اوست
خدایا من پوزش می خواهم،
اکر در حضور من برمظلومی ظلم رفته و من او را یاری نکرده ام
و در حق من احسانی صورت گرقته و سپاسگذار آن نبوده ام
و خطاکاری از من پوزش خواسته و من آن را نپذیرفت
و نیازمندی از من چیزی طلب کرده و من به او نبخشیدم
و مومنی برگردن من حقی داشته و من آن را به جا نیاوردم
و عیب مومنی بر من آشکار گردیده و آن را نپوشاندم
و گناهی به من روی آورده و از آن کناره نجسته ام.
مناجات امام سجاد (ع) - صحیفه سجادیه
دلم چه عاشقانه بی قرار توست.
اکنون که برایت می نویسم نمی دانم چقدر با من فاصله داری ؟
نمی دانم؟!
شاید خیلی دور و شاید خیلی نزدیک؟!
به هر حال به تو سخن می گویم به امید روزی
کاشانه محقرمان را روشن بخشی.
مولایم، بیا
به جان عزیزترین عزیزانت بیا.
می دانم روزی خواهی آمد
و با شمیم آمدنت جان های عاشقان و بی قرارانت
در ساحل امن تو آرام می گیرند.
می دانم ، روزی خواهی آمد و
سراسر افق ظلمانی را منور خواهی کرد
و تمام کائنات در مقابل شکوه تو به زانو در می آیند.
به امید آن روز
سلام
دلم براتون تنگ شده بود .
ببخشید که یه مدتی نبودم قول میدم از این به بعد با نوشته های جدید و جذاب خودی نشون بدم
همیشه منتظر نظراتتون میومنم
